با توجه به اينكه رهبر انقلاب به عنوان بالاترين جايگاه تصميم گيري و تعيين اهداف و مسير اصلي كشور امسال را به عنوان چهارمين سال از دهه پيشرفت و عدالت به نام "توليد ملي، حمايت از كار و سرمايه ايراني" نامگذاري كرده اند، گسترش حمايت از توليدات ساخت داخل و سرمايه ايراني بايد بيش از پيش مورد توجه قرار گيرد چرا كه توليد و صنعت، نقش بي بديل و ركن مهم پيشرفت كشور تلقي مي شود......
ما يك راه اجتناب ناپذير در توسعه اقتصادي كشور داريم و آن نيز اين است كه مسير توسعه اقتصادي از توسعه صنعتي مي گذرد...
نام گذاري سال 1391 در درجه نخست، تأكيدي بر اهميت توليد ملي در اقتصاد كشور است، زيرا به هر حال ما يك راه اجتناب ناپذير در توسعه اقتصادي كشور داريم و آن نيز اين است كه مسير توسعه اقتصادي از توسعه صنعتي مي گذرد.
با نام گذاري سال جديد با عنوان"توليد ملي، حمايت از كار و سرمايه ايراني" بر آن شديم تا زنجيره اتصال دو عامل ملي، يعني توليد و سرمايه را كه همان كار معرفي شده است را مورد بازشناسي قرار دهيم.
از جمله مهم ترين عامل اقتصادي مورد توجه در اسلام، عامل نيروي انساني است. در قرآن و سنت كار ايجاد شده از انسان بسيار مورد توجه قرار گرفته است به صورتي كه جزء اعمال عبادي به حساب مي آيد و پاداش آخرت انسان ها به سعي و تلاش آنها در دنيا وابسته است. در قرآن مجيد آيات زيادي درباره ارزش كار و تاكيد بر عمل صالح وجود دارد. قرآن به شدت انسان را از حرف زدن هاي بيهوده و بي عمل منع نموده است و همواره تاكيد مي نمايد كه فضل خدا نصيب كساني خواهد شد كه اهل جهد و كوشش و تلاش باشند. به عنوان مثال در آيه 38 سوره مدثر، به صراحت اين موضوع مطرح شده است كه هر كس در گرو اعمال خويش است. رويكرد دين در آموزه هاي ديني ما بالا بردن بهره وري در جامعه است كه از طريق كارو تلاش بدست مي آيد.
زماني كه در يك جامعه فرهنگ كار نهادينه گردد، كار كردن يك ارزش تلقي خواهد شد و همه افراد جامعه در سطوح مختلف، كاركردن را مسير موزون جامعه دانسته و به سمت درست كار كردن حركت خواهند كرد.
يكي از اولين توقعات افراد داراي تحصيلات دانشگاهي يافتن شغل مناسب است. اما آن چه امروزه با آن مواجهيم موجي از دانشجويان و فارغ التحصيلان بيكار است. چرا چنين است؟
عرضه نيروي كار تحصيلكرده و دانشگاهي عموما در اختيار دولت است و در اكثر موارد رقابت چنداني در بين دانشگاه ها و همچنين دانشجويان وجود ندارد: در نتيجه شرايط انگيزشي لازم براي بهتر درس خواندن در محيط هاي علمي ما فراهم نمي آيد .
اجراي استراتژي كارگر ايراني، توليد ايراني
اهميت نقش كارگر در روند توسعهي كشورها به گونهاي است كه يك روز را در تقويم جهاني به خود اختصاص داده است. كارگر ايراني اما در جبههي جهاد اقتصادي، همواره به عنوان پيش گام ايفاي نقش نموده تا چرخ توسعهي ايران از حركت باز نماند.
1- كارگر ايراني به عنوان سرمايهي انساني در فرآيند توليد كالا و خدمات، علاوه بر ايجاد ارزش افزودهي اقتصادي، تلاش ميكند تا فرهنگ غني ايراني- اسلامي كار شايسته را در فرآيند توليد نهادينه كرده و از اين راه با استفادهي بهينه از ساير عوامل توليد، بهرهوري اقتصادي و در نهايت توليد كالاي يك جامعه را ارتقا بخشد. در حوزهي جهاد اقتصادي، كه استيلاي اجانب از راه اعمال انواع تحريمها، محدوديتها و موانع موضوعيت يافته و به طور دايم بيشتر ميشود، اين كارگر ايراني است كه با همكاري نهادهاي تحقيق و توسعه، تلاش خواهد نمود تا كشور را از وابستگي به محصولات بيگانگان بينياز سازد. حجم عظيمي از نوآوريهاي تكنولوژيك كه در سالهاي اخير به وقوع پيوسته شاهد اين مدعا است.
2- ارتباط ارگانيك و سه جانبهي كارگر- كارفرما- دولت در حوزهي روابط كار بايد به گونهاي باشد كه همواره بين سه رأس اين مثلث يك هم افزايي سيستمي وجود داشته باشد به نحوي كه اين سه جز يكديگر را تقويت نموده تا از حاصل آن بتوان توليد و خدمت كيفيتري را انتظار داشت. در اين ميان اما، اصلاح و بهبود فضاي كسب و كار در كنار اصلاح و بهبود قانون كار از جمله ضرورتهايي است كه بيشتر از گذشته و به ويژه در فضاي جهاد اقتصادي توجه به آن احساس ميشود. بدون ترديد نهاد كارفرمايي بدون داشتن يك نهاد كارگري توسعه يافته، نخواهد توانست توليد و خدمت رقابتي را در مواجهه با دنياي داخل و خارج عرضه نمايد. عكس اين مسأله نيز صادق بوده لذا داشتن نهادهاي كارفرمايي و كارگري توانمند لازم و ملزوم يكديگر بوده و در كنار اين دو مؤلفه، اين دولت توسعهگرا خواهد بود كه با تنظيم و برقراري روابط دو جانبه، تسهيل در فرآيند توليد را موجب خواهد شد.
3- طبق احكام و مواد قانون برنامهي توسعه، مقرر شده كه ايران رشد 8 درصدي اقتصادي را تجربه كرده تا از رسيدن به آرمانهاي سند چشمانداز عقب نماند. در اين ميان بخش قابل توجهي از اين رشد 8 درصدي، به رشد حاصل از بهرهوري عوامل توليد اختصاص يافته است. يك قسمت از بهرهوري عوامل توليد، بهرهوري نيروي كار ميباشد كه كارگر ايراني در پيشاهنگ آن قرار دارد. آموزشهاي قبل از انجام كار از يكسو و آموزشهاي حين انجام كار، ميتواند اين مهم را امكانپذير نموده و مهارت و تخصص كارگران را افزايش دهد. تجربهي كشورهاي با رشد اقتصادي بالا همچون چين، مؤيد اين نكته است كه در كنار استفاده از فنآوريهاي بالا، بهرهوري كارگران چيني بسيار بالا بوده به نحوي كه توانستهاند با توليد محصولات متنوع، اقتصاد جهاني را به چالش دعوت كن
4- استراتژي كارگر ايراني- توليد ايراني از منظر تئوري بازيها يك استراتژي برد- برد ميباشد، به نحوي كه با عملياتي نمودن اين راهبرد، هم كارگر و هم توليد ايراني در جايگاه بهتر و والاتري قرار خواهند گرفت. در فضاي جهادي جهت حفظ و صيانت از توليد داخلي، اين كارگر ايراني است كه با تمام كمبودهاي تكنولوژيك توانسته است توليد داخلي را حفظ و سپس ارتقا بخشد. استفادهي منطقي از استراتژي جايگزيني واردات يعني جايگزين كردن توليد داخلي به جاي محصولات وارداتي، ضمن آنكه منجر به جلوگيري از خروج ارز از كشور شده، ميتواند به بهبود فضاي اشتغال و كاهش بيكاري بيانجامد. با اتخاذ تدابير صحيح رقابتي ميتوان، به تدريج محصولات داخلي را با تلاش كارگر ايراني در فضاي جهاني معرفي نمود كه در اين صورت نام كارگر ايراني به عنوان يك برند و نشانهي معتبر از جايگاه ويژهاي در دنيا برخوردار خواهد شد. در آن صورت ميتوان از انتقال و صدور فرهنگ ايراني – اسلامي نيز صحبت به ميان آورد.
به نقل از: tabaar.com